این متن برای شخصی که کتاب را نخوانده بخشی از داستان را فاش میکند. بنابراین برگردید، کتاب را بخوانید و دوباره بیایید تا در موردش گپ بزنیم.
سادگی زبان و شیوه روایت در وداع با اسلحه
این سادهترین رمانی بود که خواندم. جملهها همگی کوتاه بودند. به زحمت جملاتی با بیش از ده کلمه در متن پیدا میشد. شگفتی کار همینگوی این است که توانسته با روزمرهترین لغات، قصهای جذاب را روایت کند. حتی تا آخرین فصول کتاب نمیشد حدس بزنی آخرش چه میشود. حتی امکان داشت که فکر کنی قصه با روایتی جنگی به پایان میرسد اما این طور نشد.
هنری فردریک، قهرمان یا ضد قهرمان داستان؟
نام کتاب وداع با اسلحه است. فردریک هنری، شخصیت اصلی داستان و افسر آمریکایی تبار ارتش ایتالیا، زمانی که جلوی چشمان خود تیرباران شدن افسران دیگر را میبیند، دل از جنگ و خدمت به ارتش میبرد. میدود تا زندگیاش را نجات دهد و همزمان در ذهنش فکر میکند که جنگ عجب موضوع مزخرفیست. او از مرگ فرار میکند. او فراموش کردهاست که مرگ تنها مقولهای در این دنیاست که نمیتوان از آن گریخت.
مرگ به عزیزترین شخص زندگی او هجوم میآورد و بار دیگر به او میفهماند که همه جا حضور دارد. او همراه با مرگ کاترین، از درون میمیرد. به خصوص که به نوعی خودش را در این مرگ مقصر میداند.
شاید فردریک درمییابد که ابزار کشتن شخصی دیگر، تنها اسلحه نیست و وداع با اسلحه نمیتواند او را از هر نوع قتلی دور کند. در انتهای داستان، او خودش را نوعی اسلحه میداند که جان کاترین را گرفته است. بی شک من کاترین را قهرمان داستان می دانم. با آن جسارت بی مثالش در عاشق بودن و عشق ورزیدن. اما فردریک کسی نیست که بتوانم به او افتخار کنم جز اینکه دلم برایش می سوزد.
در ابتدای داستان، هنری را فردی بیاحساس مییابیم و هرگز تصور نمیکنیم که عاشق شود. او حتی نسبت به جنگ هم احساس خاصی ندارد چون اساسا آمریکاییست و این جنگ تقریبا به او ربطی ندارد. او فقط عاشق نوشیدن است. اما در نهایت هم عاشق میشود و هم جنگ او را تحت تاثیر قرار میدهد.
درباره ترجمه و نویسنده کتاب وداع با اسلحه
باید در مورد ترجمه بگویم که به شدت روان بود و من دوستش داشتم. احساس میکردم همینگوی خودش به زبان فارسی این رمان را نوشته. من ترجمههای دیگر کتاب وداع با اسلحه را نخواندم اما بیشک ترجمه نازی عظیما یکی از بهترین ترجمههای موجود از این کتاب است.
همینگوی قصهها را دوست دارد، بنابراین خودش را درگیر پیچ و تب دادن به زبان روایتش نمیکند. همه چیز را همانطور که هست بیان میکند و دیالوگهایش درست مثل گفتگوهای روزمره ما گاهی ملال آور میشوند.
خواندن این کتاب برای هر شخص عاشق ادبیات و کلاسیک باز، واجب و لازم است.
دیدگاهتان را بنویسید