نام کتاب | صد سال تنهایی |
نویسنده | گابریل گارسیا مارکز |
تاریخ چاپ نسخه اصلی | ۱۹۶۷ م/۱۳۴۶ ش |
تاریخ چاپ اولین نسخه ترجمه شده | ۱۳۵۳ ش |
مترجم | بهمن فرزانه |
ناشر | امیرکبیر |
صفحه آرا | معصومه محمدی |
تعداد صفحات | ۴۵۹ |
قیمت | حدود ۱۸۰ هزار تومان |
کیفیت ترجمه
بدون شک ترجمه استاد بهمن فرزانه از صد سال تنهایی، بهترین ترجمه موجود این کتاب است. ترجمه ماهرانه سبب شده تا هیچ آسیبی به سبک نویسنده وارد نیاید. و ما کاملا این حس را داریم که خود مارکز، داستانش را به زبان فارسی نقل می کند. جملات سهولت و روانی قابل توجهی دارند.
داستان من و کتاب
کتاب صد سال تنهایی را از دوستانم هدیه گرفتم. زمانی که برای اولین بار به خانه ام آمدند، به جای ظرف و ظروف معمول، برایم شاهکار مارکز را آوردند. هر کدامشان در اولین صفحه های کتاب، برایم یادداشت کوتاهی نوشتند. یادم هست که چقدر خوشحال شدم. صد سال تنهایی در لیست کتاب هایی که حتما باید می خواندم بود. پس ذوق زده شدم وقتی دیدم مثل آب خوردن به چنگم آمده.
چندی پیش غریبه ای آشنا برای کاری به منزلمان آمده بود. گذارش به اتاق من افتاد. سمت کتابخانه رفت و از بین تمام کتاب های قطور و نازک داخلش، صد سال تنهایی به چشمش آمد.
بی درنگ پرسید: موضوع این صد سال تنهایی چیه؟
جا خوردم. پیش نیامده بود از اطرافیان کسی درباره کتاب هایم سوال کند. همه به دیدن رنگ و لعاب جلد کتاب ها اکتفا می کردند.
گفتم: امم … داره داستان یه خانواده رو طی صد سال تعریف می کنه. یکم کتابش کسل کنندس.
چییی؟ من در معرفی یکی از بزرگ ترین آثار کلاسیک آمریکای لاتین، در معرفی بزرگ ترین اثرِ نام آورترین نویسنده اسپانیایی زبان، آن دو جمله مزخرف را گفته بودم؟ خودم تا مدت ها مبهوت این معرفی کتاب کاملا ماهرانه ام بودم. همین شد که حس کردم باید با نوشتن یک معرفی درست و درمان از صد سال تنهایی، افتضاح گذشته ام را جبران کنم.
ارتباط کتاب با سایر کتاب ها
نمی توان گفت که صد سال تنهایی به کتاب دیگری مربوط می شود. موضوع و سبک و سیاق نگارش این کتاب آنقدر خاص هست که نشود مثل و مانندی برایش ذکر کرد. صد سال تنهایی فقط ارتباط اندکی با سایر نوشته های مارکز دارند، آن هم از این جهت که نویسنده آن ها یک نفر بوده است. مثلا نویسنده همانقدر در بیان و توصیف بعضی صحنه ها بی پرواست که در کتاب عشق سال های وبا می بینیم.
نظر مترجم
جناب آقای بهمن فرزانه در بخشی از مقدمه ای که برای کتاب نگارش کرده اند، آورده اند که:
“با وجود اینکه من چندین کتاب دیگر هم از گابریل گارسیا مارکز ترجمه کرده ام، ولی هیچ یک از این آثار به پای صد سال تنهایی نمی رسند. به قول معروف این چیز دگر است ، آن چیز دیگر…”
این کتاب چگونه به خواننده کمک می کند؟
خواندن صد سال تنهایی به شما کمک می کند تا به یک فضای بی قانون ذهنی برسید. ذهنی که در آن تصور هرگونه زندگی، هر گونه احساس و حتی هرگونه شی عجیب و غریبی ممکن باشد و در عین حال شما را نترساند. این کتاب این امکان را می دهد که مهارت خود را در دیدن وقایع از زاویه های متنوع ، تقویت کنید. و در عین حال یاد بگیرید که هیچ چیز قابل پیش بینی در زندگی وجود ندارد. با خواندن صد سال تنهایی به این باور می رسیم که آدم های واقعی دنیای ما هم گاهی می توانند به سرعت شخصیت های داستان مارکز، در مورد مهم ترین موضوعات زندگی تصمیم بگیرند. و در نهایت شما می آموزید که از خطا کردن هراس نداشته باشید چرا که هیچ کس در دهکده ماکوندو، از اشتباه کردن، ابا و شرمی ندارد. هر کس آن کاری را می کند که دوست دارد، نه آن کاری که دیگران برایش می پسندند.
پاره ای از کتاب
“بیوه زن منزوی که زمانی محرم اسرار عشق های او بود و لجبازی اش جان او را نجات داده بود، در تاریکی خانه، به شبحی از گذشته ها تبدیل شده بود. پیراهن سیاه آستین بلندش او را مانند زره در خود گرفته بود. قلب خاکستر شده اش اطلاعات گنگ و مبهمی از چنگ داشت. سرهنگ آئورلیانو بوئندیا به نظرش رسید که درخشندگی فسفر استخوان های او از زیر پوست بدنش پیداست و در محیط مرگباری حرکت می کند که هنوز بوی پنهان باروت از آن به مشام می رسد.”
نکته پایانی
خواهشمندم در خواندن صد سال تنهایی، صبوری به خرج بدهید. این کتاب، رمانی مانند دیگر رمان ها نیست ، پس برای درک سبک رئالیسم جادویی مارکز، زمان بیشتری صرف کنید.
سلام خیلی دلم میخواد این کتاب و بخونم البته از مارکز مجموعه داستانهای شب مینا رو خوندم اول فکر میکردم چقدر بی مزه و بدون هیجانه ولی بعد که جلو رفتم دیدم چقدر راحت و بدون بالا پایین کردن کلمات با خوانندش حرف میزنه
سلام شیما جان
ممنونم که به این مجموعه داستان ها اشاره کردی. حتما میرم سراغش که بخونم.
صد سال تنهایی هم ممکنه اول شما رو کسل کنه ولی اگر کنارش بمونید و حوصله کنید، حتما شگفت زده میشید.
یک بار کتاب رو خوندم. حیف که نسخهی صوتیش رو گوش کردم. بدترین کاری که در مورد این کتاب ممکن بود رو انجام دادم.
جناب طاهری همون گوش دادن نسخه صوتیش هم خالی از لطف نیست.